از اوایل سال 2010 به بوینس آیرس رسیدم و به سختی می توانستم در یک رستوران محلی غذا سفارش دهم. دو سال بعد ، من با آرامش مکانیک دستور زبان روسی را برای یک دوست گواتمالایی… به زبان مادری اسپانیایی توضیح دادم.

امروز ، من به مکالمه به دو زبان اسپانیایی و پرتغالی برزیل مسلط هستم و به زبان روسی کم مکالمه هستم. من قصد ندارم الاغ شما را منفجر کنم و به شما بگویم که آسان بود یا راه میانبر یا هک وجود دارد. من الاغم را تمرین کردم راستش را بخواهید ، من "هک" های احتمالی یادگیری زبان را دیده ام و هیچکدام برای من مفید نبودند. ساعتها مطالعه طول کشید تا همراه با سکوت در گفتگوهای بسیار زیاد صورت گیرد.

در اینجا چند نکته یادگیری زبان وجود دارد که طی چند سال گذشته جمع آوری کرده ام:

3 ایده ای که می تواند زندگی شما را تغییر دهد
برای کسب اطلاعات در مورد سه ایده که می توانند نحوه مشاهده جهان را تغییر دهند ، ایمیل خود را در زیر وارد کنید.

پست الکترونیک
1. مکالمه ، مکالمه ، مکالمه
اگر برای یادگیری یک زبان جدید "راز" یا "هک" وجود دارد ، این عبارت است از: ساعت ها و ساعت ها مکالمه ناشیانه و سخت با افراد بهتر از شما به آن زبان. 1 ساعت مکالمه (با اصلاحات و فرهنگ لغت برای مراجعه) به اندازه پنج ساعت در کلاس و 10 ساعت با یک دوره زبان توسط خود شما خوب است.

چند دلیل برای این وجود دارد. اولین مورد انگیزه است. 2 من برای شما جالب نیستم که راهنمای مطالعه شما چقدر جالب است ، شما برای برقراری ارتباط با یک فرد زنده در مقابل خود بسیار بیشتر از یک کتاب یا یک برنامه صوتی در رایانه خود سرمایه گذاری و انگیزه بیشتری خواهید داشت.

پسر و دختر زیر پرده های قرمز صحبت می کنند

دلیل دوم این است که زبان چیزی است که باید پردازش شود ، نه اینکه حفظ شود. من استاد زبانشناسی نیستم ، اما طبق تجربه من ، خیره شدن و حفظ یک کلمه در یک کتاب یا با مرتبا 100 بار به همین سادگی نیست که مجبور شوید یک کلمه را فقط دو یا سه بار استفاده کنید. 3

به اعتقاد من دلیل این امر این است که ذهن ما اولویت بیشتری را روی خاطراتی می گذارد که شامل تجربیات واقعی انسانی و اجتماعی باشد ، خاطراتی که احساسات به آنها وابسته است.

بنابراین ، به عنوان مثال ، اگر من فعل "شکایت" را جستجو کنم و آن را در یک جمله با یک دوست جدید استفاده کنم ، این احتمال وجود دارد که من همیشه آن کلمه را با آن تعامل و گفتگوی خاصی که با او داشتم مرتبط کنم. در حالی که من می توانم با فلش کارت 20 بار با همان کلمه دم بزنم ، و حتی اگر ممکن است آن را درست درک کنم ، اما در واقع اجرای آن را تمرین نکرده ام. این برای من معنی ندارد ، بنابراین احتمال اینکه به من بچسبد کم است.

2. شدت مطالعه برنده طول مطالعه است
مقصود من از این امر این است که مطالعه یک زبان چهار ساعت در روز به مدت دو هفته برای شما مفیدتر از مطالعه یک ساعت در روز به مدت دو ماه است. این یکی از دلایلی است که باعث می شود بسیاری از افراد در مدرسه کلاس زبان شرکت کنند و هرگز چیزی را به خاطر نمی آورند. به این دلیل که آنها فقط 3-4 ساعت در هفته مطالعه می کنند و اغلب کلاسها با چند روز از هم جدا می شوند.

زبان به تکرار زیاد ، تجربیات مرجع فراوان و تعهد و سرمایه گذاری مداوم نیاز دارد. بهتر است یک دوره خاص از زندگی خود را اختصاص دهید ، حتی اگر فقط 1-2 هفته باشد و واقعاً 100٪ آن را طی کنید ، نه اینکه آن را در طول ماه ها یا حتی سال ها نیمه کاره کنید.

3. کلاسها مکیده و استفاده ناکارآمد از وقت و پول است
با در نظر گرفتن همه موارد ، در کلاسهای گروهی بازدهی ضعیف برای وقت و تلاش خود خواهید داشت. دو مشکل وجود دارد. اولین مورد این است که کلاس با سرعت کمترین دانش آموز خود حرکت می کند. دوم این که یادگیری زبان یک فرایند کاملاً شخصی است - همه به طور طبیعی بعضی از کلمات یا موضوعات را راحت تر از بقیه می آموزند ، بنابراین یک کلاس نمی تواند نیازهای شخصی هر دانش آموز را نیز به موقع پاسخ دهد.

به عنوان مثال ، وقتی در کلاسهای روسی شرکت می کردم ، صرف صرف فعل را پیدا کردم زیرا من قبلاً زبان اسپانیایی را یاد گرفته بودم. اما یک همکلاسی انگلیسی کاملاً با آنها کلنجار رفت. در نتیجه ، من زمان زیادی از کلاس خود را صرف انتظار برای رسیدن به او کردم.

من همچنین یک همکلاسی آلمانی داشتم که قبلاً در معرض موارد قرار گرفته بود ، در حالی که هیچ سرنخی از آنچه آنها بودند نداشتم. من مطمئن هستم که او در پایان منتظر بود تا من هم این موضوع را کشف کنم. هرچه کلاس بزرگتر باشد ، کارایی آن نیز کمتر خواهد بود. هرکسی که مجبور است در مدرسه زبان خارجی بخواند و مطلقاً هیچکدام را حفظ نکند ، نمی تواند این را به شما بگوید.

4- انگیزه خود را بشناسید
حتی گفتن این حرف احمقانه است ، اما دانستن اینکه چرا یک زبان خارجی یاد می گیرید برای تسلط بر آن کلیدی است. بسیاری از افراد شروع به یادگیری یک زبان می کنند و هیچ تصوری از اینکه برای چه کاری از آن استفاده می کنند ، ندارند. و مطمئناً آنها شکست می خورند. شما می توانید تمام نکات و نکات یادگیری زبان را بدانید ، اما اگر نمی دانید چرا پشت همه اینها ، چگونه زندگی شما را غنی می کند ، احتمال اینکه انگیزه خود را از دست بدهید و یادگیری لغو خواهد شد ، وجود دارد. مثل موتور پراکنده از بنزین.

آیا به دنبال شروع زندگی جدید در کشوری متفاوت هستید؟ آیا به این دلیل که شیفته فرهنگ هستید و می خواهید در پایان کار غوطه ور شوید ، یک زبان یاد می گیرید؟ آیا قصد سفر به یک سرزمین خارجی را دارید و می خواهید به راحتی سفارش دهید

غذای خیابانی و به راننده تاکسی به زبان محلی بگویید کجا می روید؟ اینها همه انگیزه های خوبی برای یادگیری یک زبان هستند.

و بله ، موارد بدی نیز وجود دارد. اگر می خواهید زبان روسی را به سادگی یاد بگیرید تا آن روسی زیبا را که در بار ملاقات کردید تحت تأثیر قرار دهید ، اگر در فکر این هستید که عبارات فرانسوی را برای تحت تأثیر قرار دادن مردم و هوشمندانه نشان دهید ، خوب خبر خوبی برای شما دارم.

انگیزه یک چیز مشکل است. خودتان می توانید برای مدت کوتاهی چیز دشواری را یاد بگیرید. اما در طولانی مدت ، باید از تلاش های خود سود عملی ببرید. بدون این ، شما در نهایت می سوزانید.

5- اهداف یادگیری را تعیین کنید
اهداف یادگیری زبان اگر کوتاه ، ساده و به راحتی قابل اندازه گیری باشد ، بهترین است. بسیاری از ما با گفتن این جمله شروع به مطالعه یک زبان می کنیم: "من می خواهم ظرف شش ماه به زبان ژاپنی مسلط باشم!"

مسئله این است که روان بودن چیست؟ به چه روشی مسلط است؟ گفتگوی خودمانی؟ خواندن و نوشتن؟ در مورد مسائل حقوقی تجارت خود بحث می کنید؟

در عوض ، بهتر است اهداف کاملاً مشخصی تعیین کنید. با چیزی مثل این شروع کنید: ”تا پایان امروز ، من می دانم که چگونه به شخصی سلام کنم و خودم را معرفی کنم. در طی دو روز ، من یاد خواهم گرفت که چگونه از شخصی بپرسم که برای گذران زندگی چه کاری انجام می دهد و برای او توضیح دهم که من چه کار می کنم. در پایان هفته ، من می دانم که چگونه غذا تهیه کنم و از گرسنگی جلوگیری کنم. "

و برای شروع ، من هدف تمام اهداف را به شما می دهم ، نقطه عطفی که شما را در مسیر تسلط بیشترین فاصله را خواهد داشت: "100 کلمه رایج را در هفته / ماه X تسلط دهید."

6. با 100 کلمه رایج شروع کنید
همه واژگان برابر نیستند. بعضی از آنها نسبت به بقیه بازدهی بهتری به شما می دهند .4 به عنوان مثال ، هنگامی که من در بوینس آیرس زندگی می کردم ، با پسری آشنا شدم که ماه ها در Rosetta Stone تحصیل کرده بود (توصیه نمی شود). من چند هفته ای بود که با یک معلم خصوصی کار می کردم و می رفتم ، اما من تعجب کردم که چگونه او علی رغم ماه ها تحصیل و زندگی در آنجا ، نمی تواند حتی ابتدایی ترین مکالمات را دنبال کند.

به نظر می رسد بیشتر واژگانی که وی مطالعه کرده است مربوط به ظروف آشپزخانه ، اعضای خانواده ، لباس و اتاق های یک خانه بوده است. اما اگر می خواست از کسی س askال کند که در کدام قسمت از شهر زندگی می کنند ، تصوری نمی کرد چه بگوید.

با 100 کلمه متداول شروع کنید و سپس جمله ها را بارها و بارها با آنها بسازید. صرفاً دستور زبان را یاد بگیرید تا بتوانید این کار را انجام دهید و آن را انجام دهید تا زمانی که با همه آنها کاملاً راحت باشید.

7. دیکشنری جیبی به همراه داشته باشید
این تفاوت خیلی بزرگتر از آنچه انتظار داشتم ایجاد کرد. من یک برنامه فرهنگ لغت انگلیسی-اسپانیایی را روی تلفن خود حمل می کنم و تمام مدت زمانی که در کشورهای اسپانیایی زبان زندگی می کردم از آن استفاده می کردم. دو هفته اول حضورم در برزیل تنبل بودم و مدام فراموش می کردم که یک برنامه انگلیسی-پرتغالی را بارگیری کنم. من در این دو هفته با وجود دانستن زبان اصلی پرتغالی ، در مکالماتم بسیار تلاش کردم.

هنگامی که فرهنگ لغت را بارگیری کردم ، یک تفاوت فوری وجود داشت. داشتن آن روی تلفن عالی است ، زیرا جستجوی چیزی در وسط مکالمه دو ثانیه طول می کشد. و چون از آن در مکالمه استفاده می کنید ، احتمالاً بعداً آن را به یاد می آورید. حتی چیزی به سادگی در مکالمات و توانایی تعامل من با مردم محلی تأثیر زیادی داشت.

8- به تمرین در سر خود ادامه دهید
کاربرد دیگر فرهنگ لغت شما این است که می توانید در حالی که روز خود را می گذرانید و با کسی صحبت نمی کنید تمرین کنید. خود را به چالش بکشید تا به زبان جدید فکر کنید. همه ما مونولوگ هایی در سر خود داریم که به طور معمول آنها به زبان مادری ما اجرا می شوند. شما می توانید به زبان جدید به تمرین و ساخت جملات و مکالمات ساختگی در ذهن خود ادامه دهید. در واقع ، این نوع تجسم منجر به گفتگوهای بسیار راحت تری می شود که در واقع آنها را داشته باشید.

به عنوان مثال ، می توانید در مورد موضوعی که احتمالاً پیش از آن دارید ، مکالمه ای را تصور و تمرین کنید. می توانید شروع به فکر کردن در مورد چگونگی توصیف شغل خود کنید و دلیل این که در کشور خارجی هستید را به زبان جدید توضیح دهید. به ناچار ، این س questionsالات مطرح خواهد شد و شما آماده خواهید بود که به آنها پاسخ دهید.

9. شما می خواهید بسیاری از چیزهای احمقانه را بگویید. قبول کن
هنگامی که برای اولین بار زبان اسپانیایی را یاد می گرفتم ، یک بار به گروهی از مردم گفتم که آمریکایی ها کاندوم زیادی را در غذای خود قرار می دهند. بعداً ، به دختری گفتم که بسکتبال مرا شاخ می کند. هوم ، بله ... این اتفاق می افتد. به من اعتماد کن.

10. الگوهای تلفظ را مشخص کنید
همه زبانهای مبتنی بر لاتین الگوهای تلفظ مشابهی را بر اساس کلمات لاتین خواهند داشت. برای مثال ، هر کلمه ای که در انگلیسی به "-tion" ختم شود ، تقریباً همیشه در اسپانیایی به "-ción" و به پرتغالی "-ção" ختم می شود. انگلیسی زبانان به این دلیل مشهور هستند که به راحتی کلمات "-o" "-e" یا "-a" را به انتهای کلمات انگلیسی اضافه می کنند تا کلمات اسپانیایی را که نمی دانند. اما کلیشه ها را کنار بگذاریم ، تعجب آور است که چند وقت یک بار صحیح است. "سرنوشت" "destino" است ، "انگیزه" "motivo" ، "قسمت" "parte" و غیره است. در روسی ، موارد ختمی همیشه با یکدیگر قافیه هستند ، بنابراین اگر در مورد یک اسم زنانه صحبت می کنید (مانند "Zhen-shee-na") ، پس می دانید که صفت ها و قیدها معمولاً با پایان آن قافیه می شوند ("krasee- vaya "در مقابل" krasee-

vee ").

(برای یک روش یادگیری زبان که روی تلفظ متمرکز است ، روش تقلید را ببینید).

11. از دوره های صوتی و آنلاین برای 100 کلمه اول و دستور زبان پایه استفاده کنید
پس از آن فقط باید به عنوان مرجع استفاده شود و نه چیز دیگر. مطالب زیادی برای مطالعه وجود دارد (من دوره های زبان هک کردن زبان بنی لوئیس را توصیه می کنم ، اما تعداد آنها بسیار زیاد است). این دوره ها برای اینکه شما از هیچ زبانی به هیچ وجه قادر به گفتن جملات و عبارات اساسی در عرض چند روز نباشید بسیار عالی هستند. آنها همچنین برای آموزش اساسی ترین واژگان (کلماتی مانند: the، I، you، eat، want، Thanks، etc.) خوب هستند.

من قبلاً به Rosetta Stone اشاره کردم که من طرفدار آن نیستم (شما می توانید جای دیگری را به جیب بزنید - ادامه مطلب را بخوانید و بفهمید). به غیر از این ، برنامه های زبان برای انتخاب شما کم نیستند: Babbel ، Memrise و Duolingo محبوب ترین برنامه ها هستند. هر کدام کاستی های خاص خود را دارند. هیچ کدام یک قرص جادویی نیست که به شما توانایی های زبان معجزه آسایی را بدهد. اما شکی نیست که می توانید از آنها برای تکمیل یادگیری خود استفاده کنید. در صورت وجود ، جملات منبع Duolingo که به شما آموزش گرامر و واژگان می دهد ، سرگرمی فوق العاده ای را برای شما فراهم می کند (و غالباً نگاهی به آنچه در ذهن افرادی که سعی می کنید زبان آنها را یاد بگیرید می گیرد).

اما به یاد داشته باشید ، بیشترین بازگشت سرمایه در یادگیری زبان ، مجبور کردن خود به مکالمه و برقراری ارتباط با دیگران است ، و هنگامی که در اتاق خواب خود با یک کتاب یا یک برنامه نرم افزاری نشسته اید ، مجبور نیستید معنی و اهمیت خود را زبان جدید درجا درعوض ، شما تشویق می شوید که طوطی را بخرید و از مفاهیم و الگوهایی که در جای دیگری از مواد مشاهده کرده اید کپی کنید. همانطور که قبلا ذکر شد ، من احساس می کنم که این دو نوع یادگیری متفاوت هستند و یکی بسیار موثرتر از دیگری است

12. بعد از 100 کلمه اول ، روی مکالمه شدن تمرکز کنید
مطالعات نشان داده است که متداول ترین 100 کلمه در هر زبانی 50٪ کل ارتباطات گفتاری را تشکیل می دهد. متداول ترین 1000 کلمه 80٪ کل ارتباطات گفتاری را تشکیل می دهد. رایج ترین 3000 کلمه 99٪ ارتباطات را تشکیل می دهد .6 به عبارت دیگر ، از یادگیری واژگان بیشتر بازده جدی دارد .7 من احتمالاً فقط 500-1000 کلمه را به زبان اسپانیایی می دانم و در اکثر مکالمات مجبور نیستم متوقف شوم یک کلمه در تلفن من است.

دستور زبان اصلی باید شما را مجبور کند که در عرض چند روز جملات اساسی را بیان کنید.

"رستوران کجاست؟"
"من می خواهم با دوست شما ملاقات کنم."
"خواهرت چند سالشه؟"
"آیا فیلم را دوست داشتی؟"

چند صد کلمه اول شما را بسیار دور می کند. از آنها برای راحتی هرچه بیشتر با دستور زبان ، اصطلاحات ، عامیانه و ساخت افکار ، جوک ها و ایده ها به زبان جدید در حال پرواز استفاده کنید. اگر بتوانید به طور مداوم به زبان جدید شوخی کنید ، این نشانه خوبی است که زمان آن است که واژگان خود را گسترش دهید.

بسیاری از افراد خیلی سریع و خیلی زود واژگان خود را گسترش می دهند. این اتلاف وقت و تلاش است زیرا آنها هنوز با گفتگوهای اصلی در مورد محل زندگی خود راحت نیستند ، اما آنها در حال مطالعه واژگان اقتصاد یا پزشکی هستند. با عقل جور در نمی آید.

13. هدف ذوب مغز باشد
شما می دانید چگونه وقتی چندین ساعت و ساعتها کار فکری زیادی انجام می دهید ، در بعضی از مواقع مغز شما احساس یک تکه آب گوشت می کند؟ برای یادگیری زبان برای آن لحظه شلیک کنید. تا زمانی که به مرحله جوش مغزی نرسیده اید ، احتمالاً وقت یا تلاش خود را به حداکثر نمی رسانید. در ابتدا ، ظرف یک یا دو ساعت ذوب ذهنی خواهید کرد. بعداً ، ممکن است یک شب کامل از معاشرت با مردم محلی قبل از وقوع طول بکشد. اما وقتی این اتفاق می افتد ، اتفاق خیلی خوبی است.

جوان متمرکز با سر در خطوط درهم ذوب شده

14. روزانه از این زبان استفاده کنید
اگر از توانایی های فوق انسانی برخوردار نباشید ، اگر به طور مداوم و مداوم از آن استفاده نکنید ، به یک زبان مسلط نخواهید شد. و بهترین راه برای اطمینان از اصابت هر دو علامت ، استفاده روزانه از آن است. به آن مونولوگ های ذهنی ادامه دهید.

بیش از آن 100 کلمه و عبارت مکالمه ای را که یاد گرفته اید بروید تا بچسبند. بهتر از این ، خود را در زبان جدید غوطه ور کنید. تغییر زبان عملیاتی در مرورگر یا تلفن باعث می شود تا چند روز از حالت گمراه نشوید ، اما شما را به دیدن این زبان در زندگی روزمره عادت می دهد. در رفت و آمد خود به پادکست ها یا رادیو به زبان مقصد گوش دهید.

فیلم های YouTube را به زبانی که سعی می کنید یاد بگیرید تماشا کنید. بسیاری از فیلم های خارجی زبان دارای زیرنویس انگلیسی خواهند بود. و اگر احساس جسارت می کنید ، حتی می توانید آنها را بدون زیرنویس تماشا کنید! اینترنت دوست شماست. بگذارید به شما کمک کند هر روز مغز خود را ذوب کنید.

15. "چگونه می گویید X؟" مهمترین جمله ای است که احتمالاً می توانید یاد بگیرید
زود یاد بگیرید و اغلب از آن استفاده کنید.

16. تدریس خصوصی یک به یک بهترین و کارآمدترین استفاده از وقت است
همچنین بسته به زبان و کشور ، معمولاً گران ترین استفاده از زمان است. اما اگر پول دارید ، یک معلم خصوصی خوب بگیرید و با او بنشینید یا

او هر روز چند ساعت سریعترین راه برای یادگیری زبان جدیدی است که من پیدا کردم. فقط چند ساعت در روز و با تدریس خصوصی در برزیل ، حداقل دو ساعت در روز باعث شد که من حداقل به یک مکالمه قابل احترام برسم - یعنی می توانم با دختری که به انگلیسی صحبت نمی کند قرار ملاقات بگذارم و در طول شب بدون اینکه زیاد کار کنم گفتگو داشته باشم احمق خودم

صحبت از کدام ...

17. با کسی صحبت کنید که به زبان مقصد صحبت می کند و نه به زبان مادری شما
درباره سرمایه گذاری و انگیزه صحبت کنید. در یک ماه مسلط خواهید بود و از همه بهتر ، اگر آنها را عصبانی کنید یا کاری را اشتباه انجام دهید ، می توانید ادعا کنید که در ترجمه گم شده است.

18. اگر نمی توانید شخصی زیبا را پیدا کنید که با شما تحمل کند ، یک دوست آنلاین را پیدا کنید
تعدادی وب سایت خارجی وجود دارد که مایل به یادگیری زبان انگلیسی هستند و مایل به گذراندن زمان تمرین به زبان مادری خود برای تمرین در شما هستند. در اینجا یک مرور کلی از وب سایت ها و برنامه های تبادل زبان وجود دارد. (نظرات توسط Bilingua نوشته شده است که خود یکی از برنامه های بررسی شده است ، بنابراین تعصب آنها را در نظر بگیرید.)

19. چت فیس بوک + Google Translate = برنده شدن
به طور جدی ، تکنولوژی شگفت انگیز است.

20- وقتی کلمه جدیدی یاد گرفتید ، سعی کنید بلافاصله چند بار از آن استفاده کنید
هنگامی که متوقف می شوید و کلمه جدیدی را در مکالمه جستجو می کنید ، نکته ای را بیان کنید تا در دو یا سه جمله بعدی که می گویید از آن استفاده کنید. مطالعات یادگیری زبان نشان می دهد که شما باید یک بار تکرار تکرار گفتن یک کلمه را در عرض یک دقیقه از یادگیری آن ، یک ساعت یادگیری آن ، یک روز و غیره انجام دهید .8 سعی کنید بلافاصله چند بار از آن استفاده کنید و سپس دوباره استفاده کنید اواخر روز. احتمال دارد بماند.

21. برنامه های تلویزیونی ، فیلم ها ، روزنامه ها و مجلات مکمل خوبی هستند
اما نباید اشتباه کرد و یا جایگزین عمل مشروع شد. وقتی من در اسپانیایی خوب می شدم ، نکته ای را مطرح کردم که هر هفته دو فیلم تماشا می کنم و هر روز مقاله ای درباره El País می خوانم. برای تازه نگه داشتن من مفید بود ، اما من معتقدم به اندازه زمان صرف شده در مکالمه مفید نبود.

نفس نفس می زند به اسپانیایی

22- بیشتر افراد مفید هستند ، بگذارید کمک کنند
اگر در یک کشور خارجی هستید و در تلاش برای خرید چیزی در فروشگاه مواد غذایی هستید ، از خود یک الاغ کامل تهیه می کنید ، از افراد تصادفی کمک بخواهید. به چیزی اشاره کنید و از نحوه گفتن آن بپرسید. از آنها س Askال کنید. اکثر مردم دوستانه هستند و مایلند به شما کمک کنند. یادگیری زبان برای افراد خجالتی نیست.

23- ابهام و سو mis ارتباط زیادی وجود خواهد داشت
واقعیت این است که برای بسیاری از واژه ها ، ترجمه ها مستقیم نیستند. "Gustar" تقریباً به معنای "دوست داشتن" در اسپانیایی است ، اما در استفاده ، آن ظریف تر از آن است. این برای موقعیت ها و زمینه های خاص استفاده می شود ، در حالی که در انگلیسی ما "مانند" را به عنوان یک فعل پتو استفاده می کنیم که هر چیزی را که لذت می بریم یا برایمان مهم است پوشش می دهد. این اختلافات ظریف می تواند خصوصاً در مکالمات جدی یا احساسی جمع شود.

اهداف را می توان به راحتی تصور کرد. مکالمه های ظریف در مورد موضوعات مهم احتمالاً به تلاش مضاعف برای ناخن مفهوم دقیق هر شخص نسبت به دو زبان بومی نیاز دارد. هر چقدر هم در زبان جدید خود مهارت داشته باشید ، به احتمال زیاد درک کاملی از تفاوتهای بصری بین هر کلمه ، عبارت یا اصطلاحی که یک بومی زبان سالها بدون زندگی در کشور انجام می دهد ، نخواهید داشت.

24. این فازهایی است که طی می کنید
اول ، شما می توانید کمی صحبت کنید و چیزی را درک نکنید. سپس شما می توانید خیلی بیشتر از آنچه که صحبت می کنید درک کنید. سپس مکالمه می شوید ، اما به کلی تلاش ذهنی نیاز دارد. پس از آن ، شما می توانید بدون تلاش ذهنی آگاهانه صحبت کنید و درک کنید (به عنوان مثال ، لازم نیست کلمات را به ذهن مادری خود ترجمه کنید). هنگامی که قادر به صحبت کردن و گوش دادن بدون فکر کردن در مورد آن هستید ، در واقع شروع به فکر کردن به زبان خارجی بدون تلاش خواهید کرد. وقتی این اتفاق افتاد ، شما واقعاً به سطح بالایی می رسید.

و سطح نهایی؟ باور کنید یا نکنید ، توانایی دنبال کردن مکالمه بین گروه بزرگی از بومی زبان ها آخرین قطعه ای است که در جای خود قرار می گیرد. یا حداقل برای من بود. هنگامی که این اتفاق افتاد و شما قادر به مداخله هستید ، به خواست خود وارد مکالمه شوید و از آن خارج شوید ، کاملاً آماده هستید پس از آن ، در واقع هیچ جای دیگری وجود ندارد که حداقل یک یا دو سال در کشور زندگی نکنید و به تسلط کامل برسید.

25. سرانجام ، راهی برای سرگرم کردن آن پیدا کنید
مانند هر چیزی ، اگر می خواهید به آن پایبند باشید ، باید راهی برای سرگرم کردن آن پیدا کنید. افرادی را پیدا کنید که از گفتگو با آنها لذت می برید. به رویدادهایی بروید که می توانید هنگام انجام یک کار سرگرم کننده تمرین کنید. فقط در کلاس مقابل کتاب ننشینید ، یا احتمالاً خیلی سریع می سوزید. درباره موضوعات شخصی که برای شما مهم است صحبت کنید. درباره شخصی که با او صحبت می کنید اطلاعات کسب کنید. آن را شخصی کنید ، یک تجربه زندگی کنید ، وگرنه برای یک فرایند طولانی و لذت بخش درگیر آن خواهید بود که احتمالاً در نهایت فراموش کردن همه چیزهایی که یاد گرفته اید به پایان می رسد.

پانویسها و منابع
این دقیقاً همان روشی است که همه ما از کودکی زبان مادری خود را یاد گرفته ایم. مراجعه کنید به: Clark، E. V. (2018). شرکتگفتگو و اکتساب زبان: یک رویکرد عملی. یادگیری و توسعه زبان ، 14 (3) ، 170–185.↵
اگر می خواهید در مورد نقش انگیزش و یادگیری زبان بیشتر بدانید ، در اینجا مجموعه ای از مطالعات برای فرو رفتن دندانهای باانگیزه شما وجود دارد.
این چیزی است که یک استاد سابق اکتساب زبان دوم (SLA) در مورد این موضوع می گوید: "بهتر است تصور کنید که SLA شامل چندین فرآیند باشد که به نوبه خود ممکن است حاوی زیرفرآیند هایی باشد که در هر مرحله از کار کار می کنند." بله ، بسیار زیاد پردازش می شود
حدس بزنید کلمات با بیشترین بازده در انگلیسی "(پاسخ:" the "،" of "،" and "،" a "،" to "هستند) ببینید: Fry، E. (1999). 1000 کلمه فوری: رایج ترین کلمات برای آموزش خواندن ، نوشتن و هجی کردن. معلم منابع ایجاد کرد
اگر می خواهید در مورد صحبت کردن و کسب زبان خارجی بیشتر بدانید ، این کتاب به عنوان مکان خوبی برای شروع است
گوینده های بومی معمولاً 15000 تا 20000 لماتی را در زبان خود می دانند («لمما» به معنای یک کلمه ریشه ای و تمام عطف های آن به عنوان مثال «اجرا» ، «در حال اجرا» ، «اجرا»). اما این یک هدف واقع بینانه برای زبان آموزان نیست. اگر 3،000 رایج ترین لماها را بشناسید ، از قبل قادر خواهید بود گفتگو را در فیلم یا تلویزیون (که دشوارتر از سخنرانی روزمره است) درک کنید. و اگر می خواهید به کلمه نوشتاری مسلط شوید ، عددی که به دنبال آن هستید 8000-9000 لمس است. برای اطلاعات بیشتر به این مقاله بی بی سی مراجعه کنید.
به عنوان مثال ، این مطالعه نشان می دهد که دانستن حداکثر 11123 کلمه به زبان هلندی به درک مطلب مطالعه سال اول دانشگاه کمک می کند ، اما دانستن بیش از این چیز شما را بیشتر پیش نخواهد برد.
به عنوان مثال ، این مطالعه برای دانش آموزان ژاپنی انگلیسی یاد می گیرد که ، "[اگر] دانش آموزان ده بار در متن با کلمات ناشناخته روبرو می شوند ، ممکن است دستاوردهای قابل توجهی در یادگیری رخ دهد."

منبع: https://markmanson.net/foreign-language